چاپ
دسته: گپ و گفت
بازدید: 2886
sharif3.jpg نويسنده كتاب «انديشه سياسي امام خميني» بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران را متفكر حكمت متعاليه دانست و گفت: ايشان از مقام مرجعيت و قدرت حركت دادن مردم برخوردار بودند و اقداماتي انجام دادند كه نتيجه آن در تاسيس جمهوري اسلامي متبلور شد، مقامي كه ملاصدرا با وجود برتري انديشه و آثار فلسفي‌اش از ان برخوردار نبود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شريف لك زايي، عضو هيات علمي گروه فلسفه سياسي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي و نويسنده اين اثر، در گفت‌وگو با خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، اين اثر را شامل مجموعه مقالاتي دانست كه طي ده سال گذشته تاليف و در مجلات مختلف منتشر شده‌اند.

وي افزود: اين مقالات مباحث مختلفي نظير آزادي، آزادي مطبوعات و ولايت مطلقه فقيه در انديشه امام خميني(ره) را بررسي كرده‌‌اند. اين اثر براي انتشار به موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره) ارايه شده است.

لك زايي اين كتاب را منبع خوبي براي درس «انديشه سياسي امام خميني(ره)» كه اكنون در دانشگاه‌ها تدريس مي‌شود، دانست و درباره رويكردش در اين اثر گفت: انديشه امام(ره) در دستگاه فلسفي حكمت متعاليه قابل بررسي است. بنابراين، برخي از مقالات انديشه سياسي ايشان را از اين منظر و برخي ديگر از مقالات اين موضوع را فارغ از مباني نظري و حكمي ايشان بررسي كرده‌ام. همچنين در مقالات مربوط به نسبت انديشه ايشان با حكمت متعاليه، اشتراكات و تمايزات آن با انديشه ملاصدرا ذكر شده‌اند.

وي مهم‌ترين تمايز امام(ره) با ملاصدرا را وارد شدن ايشان به عرصه عمومي دانست و گفت: امام(ره) با استفاده از پارادايم مرجعيت، اقداماتي انجام دادند كه نتيجه آن در تاسيس جمهوري اسلامي متبلور شد، در حالي كه اين امكان براي ملاصدرا وجود نداشت. صدرالمتالهين كرسي درس و بحث در شيراز داشت، اما نتوانست به لحاظ عملي تاثيري نظير امام خميني(ره) در جامعه داشته باشد. بايد اذعان كرد كه ملاصدرا به لحاظ نظري، بسيار قوي است و آثار او در حوزه فلسفه مقام والايي دارند.

لك زايي درباره امكان قابل بررسي بودن انديشه سياسي امام(ره) با انديشه سياسي معاصر جهان گفت: طبيعي است كه انديشمندان معاصر، مباحثي را مطرح مي‌كنند كه گذشتگان مطرح نكرده‌اند. «جمهوري اسلامي» نيز پديده جديدي در عرصه مفاهيم و پديده‌هاي سياسي به شمار مي‌آيد كه با نظام جمهوري اسلامي ظهور و بروز يافت.

وي افزود: امام راحل نكات و دقايق ديگري را نيز در اين عرصه مطرح كردند. به طور كلي، مي‌توان گفت كه مباني و آموزه‌هاي ديني بر انديشه سياسي تمامي متفكران مسلمان تاثيرگذارند، اما نتيجه اين تاثير دچار قبض و بسط‌هايي مي‌شود و در دوره‌هاي مختلف، شيوه‌هاي مختلفي دارد.

عضو هيات علمي گروه فلسفه سياسي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي يادآور شد: در دوره‌هاي جديد نيازها و پرسش‌هاي جديدي شكل مي‌گيرند و انديشمندان با پاسخ به اين پرسش‌ها، وارد مرحله‌اي جديدتر و متفاوت از قبل مي‌شود.

وي با بيان اين كه «تفكر امام(ره) به لحاظ دستگاه فلسفي در حكمت متعاليه تعريف مي‌شود» اظهار داشت: اين حكمت، محل تلاقي عرفان، برهان و قرآن است و بنابراين، معتقدان به آن روش‌هاي متكثري براي دست‌يابي به حقيقت دارند و در عين حال، از عقل و وحي نيز بهره مي‌گيرند. در اختيار داشتن ابزارهاي معرفتي گوناگون براي رسيدن به حقيقت، يكي از ويژگي‌هاي برتر اين حكمت به شمار مي‌آيد.

لك زايي ادامه داد: امام(ره) علاوه بر داشتن اين ويژگي، از مقام مرجعيت نيز بهره‌مند بودند، مقامي كه قدرت حركت دادن مردم را داشت. به بيان ديگر، فقه و فقاهت را نيز بايد به دانش‌هاي فلسفي، كلامي و عرفاني ايشان افزود.

وي به تفاوت سه دستگاه فلسفي اسلامي مشاء، اشراق و حكمت متعاليه اشاره كرد و گفت: برخي از عناصر اين دستگاه‌ها به طور طبيعي متفاوت از يكديگرند. براي مثال، حركت جوهري تنها در حكمت متعاليه مطرح است. همين نسبت درباره دستگاه‌هاي فكري اسلامي و غربي نيز صادق است و ما مباني انسان‌شناسي، هستي‌شناسي و معرفت‌شناسي متفاوتي را در اين دستگاه‌هاي فلسفي غربي و اسلامي شاهديم.

لك زايي يادآور شد: با وجود تفاوت‌هاي اساسي انديشه سياسي غربي و اسلامي، قالب‌هاي مشتركي در اين دو انديشه وجود دارند كه جمهوريت و دموكراسي از جمله آنهايند و مباني، خط تمايز اين دستگاه‌هاي فكري محسوب مي‌شوند.

وي تبيين انديشه سياسي اسلامي را يكي از ضروريات در جامعه علمي كشور دانست و گفت: چند دهه است كه از بومي كردن علوم انساني سخن مي‌گوييم و يكي از مسايل مهم در عملي كردن اين اقدام، توجه به مسايل روز در كتاب‌هايي است كه درباره انديشه سياسي مي‌نويسيم.