چاپ
دسته: گپ و گفت
بازدید: 3033

دکتر نجمه کیخا با بیان پیشینه این بحث به انتظاری که از حکمت متعالیه در بحث انقلاب اسلامی وجود دارد پرداخت و این پرسش را مطرح کرد که آیا ما از حکمت متعالیه انتظار داریم که در باب تعریف و شیوه انقلاب اظهار نظر کند؟ به نظر وی پاسخ منفی است و حکمت متعالیه مبنا ارائه می کند؛ آن گاه این مبانی بر اندیشه رهبران انقلاب و به تبع آن بر اندیشه مردم اثر می نهد و تأثیر خود را بر جامعه می نهد و باعث انقلاب می گردد.

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

جلسه مطالعاتی گروه بانوان انجمن مطالعات سیاسی با موضوع نقش حکمت متعالیه در انقلاب اسلامی و با سخنرانی دکتر نجمه کیخا برگزار شد.

این جلسه با طرح بحث نقش حکمت متعالیه در انقلاب اسلامی از سوی دکتر نجمه کیخا تشکیل شد. دکتر کیخا در این نشست ضمن بیان پیشینه این بحث به انتظاری که از حکمت متعالیه در بحث انقلاب اسلامی وجود دارد پرداخت. آیا ما از حکمت متعالیه انتظار داریم که در باب تعریف و شیوه انقلاب اظهار نظر کند؟ چنین نیست. بلکه حکمت متعالیه مبنا ارائه می کند. این مبانی بر اندیشه رهبران انقلاب و به تبع آن بر اندیشه مردم اثر می نهد و تأثیر خود را بر جامعه می نهد و برای نمونه باعث انقلاب می گردد.

از حکمت متعالیه این انتظار وجود دارد که نقایص سایر نظریات مطرح در باب انقلاب اسلامی ایران را رفع نماید و نظریه ای بدون عیب و معیار ارائه نماید. در این جلسه ضمن اشاره به نظریات مطرح در باب انقلاب اسلامی ایران، به برخی وجوه حکمت متعالیه اشاره شد و تأثیر آن بر انقلاب اسلامی ایران به بحث نهاده شد. در پایان حاضران در نشست به طرح پرسش های خود در این زمینه پرداختند. در ادامه چکیده بحث دکتر نجمه کیخا را ملاحظه می کنید.

این سؤال که چرا انقلاب اسلامی ایران رخ داد؟ علل تحقق این امر چه بود؟ مسأله و پرسش ضمنی پژوهش حاضر است. سؤال اصلی به نقش یکی از مؤلفه های مهم تاریخ اندیشه در وقوع انقلاب اسلامی یعنی حکمت متعالیه ارتباط می­یابد. بنابراین پرسش اساسی این است که حکمت متعالیه چه نقشی در وقوع انقلاب اسلامی ایران داشته است؟

پاسخ به پرسش اصلی پژوهش و نشان دادن این نکته که حکمت متعالیه تا چه اندازه بر انقلاب ایران مؤثر بوده است، با مطالعه اندیشه و مشی رهبر انقلاب ایران و همچنین با فهم ظرفیت­های نظری حکمت متعالیه در ایجاد انقلاب اسلامی میسر است که مؤلف کوشیده است از هر دو شیوه بهره جوید.

مشکلی که در نظریه­پردازی­های انقلاب ایران وجود دارد این است که نمی­توان به صراحت یکی از این نظریات را کامل­تر و بی­نقص­تر از سایر آن­ها دانسته و در نتیجه نمی­توان با قاطعیت از هیچ یک دفاع نمود. برای نمونه بسیاری از نویسندگان تأکید می­کنند که نزدیک­ترین نظریات به انقلاب اسلامی ایران، نظریات فرهنگی است، یعنی نظریاتی که نقش مذهب، ایدئولوژی و رهبری انقلاب  را پررنگ می­نمایند. اما در همین نظریات نیز اختلاف نظر فراوان است. با این حال معیاری نیز برای ارزیابی آنها وجود ندارد. زیرا معیاری نیاز است که از سطحی فراتر به بررسی و ارزیابی نظریات بپردازد. در این پژوهش این انتظار از حکمت متعالیه وجود داشته است که بنیادها و مبانی این بحث را فراهم نماید.

حرکت جوهری، جسمانیه الحدوث بودن نفس انسان و لایه لایه دیدن عالم از مهمترین مبانی حکمت متعالیه است که به نوعی تحول و دگرگونی و انتقاد از وضع موجود و در نتیجه انقلاب را توجیه می نمایند و جهت تبیین انقلاب اسلامی ایران از آنها بهره گرفته شده است. پس از آن تلاش شده است این مباحث در آثار و بیانات امام خمینی نیز نشان داده شود.  در پایان به ارزیابی این بحث در پاسخ به سوالات پرداخته شده است. بهره­گیری حکمت متعالیه از حکمت مشاء، اشراق، عرفان و کلام و در نتیجه کاربست روش­های گوناگون در ارائه مطالب نوعی الگوی بین رشته­ای را نشان می­دهد که آنرا از حصرگرایی روشی و نگاه یکجانبه و بخشی به دور می دارد. ضمن این که لایه معرفتی و هستی شناختی آن معیار مناسبی برای ارزیابی نظریات مطرح در باب انقلاب ایران است.

مطالب مرتبط

نسبت انقلاب اسلامی و حکمت متعالیه در گفتگو با شریف لک زایی

انقلاب اسلامی، امام موسی صدر و خاورمیانه اسلامی

انقلاب اسلامی یک انقلاب فکری، فرهنگی و معنوی است