جدیدترین مطالب

پاسخ مشروع و متقابل جمهوری اسلامی ایران به رژیم‌صهیونسیتی با توجه به نگاه امام موسی صدر می‌تواند یک پاسخ تمام‌عیار تمدنی به شمار ‌آید. ایشان در مجموعه مباحث خود که این روزها بسیار هم مشهور و بارها تکرار شده بر این نظر است که اسرائیل، شر مطلق و باطل محض است و اگر شیطان هم با اسرائیل بجنگد ما در کنار شیطان با این رژیم می‌جنگیم. از سویی نیز چالش اسرائیل در منطقه را یک چالش تمدنی می‌داند و البته به دنبال پاسخی تمدنی به این رژیم است. امام موسی صدر به‌عنوان بنیانگذار مقاومت در منطقه در مقابل اسرائیل، نتوانست پاسخ تمدنی به این رژیم را شاهد باشد اما می‌توان دفاع مشروع ایران که در پاسخ حمله به ساختمان کنسولگری ایران در سوریه و شهادت جمعی از مستشاران نظامی ایران اتفاق افتاد را همان پاسخ تمدنی مورد نظر صدر دانست که با قدرت‌یابی ایران و جریان مقاومت در منطقه رخ داده است.

​​​​​​​رهبر معظم انقلاب در صحبت با رأی اولی‌ها، روی آسان بدست نیامدن «صندوق رأی» تأکید کردند. درک این مسئله، قاعدتاً جز با بررسی تجربه تاریخی که ملت ایران در قرون و اعصار پس از تحمل مرارت‌ها و سختی‌هایی که در این مسیر ازسرگذرانده، امکان پذیر نیست. در واقع رهبر معظم انقلاب بر سیر مجاهدت‌ها از مشروطه به این سو تا مقطع انقلاب و به‌خصوص تأکیدهای خودِ حضرت امام خمینی(ره) برای 

به همه‎پرسی گذاشتن نوع حکومت «تنها حدود ۵۰ روز پس از انقلاب اسلامی» صرفاً با این هدف اشاره می‌کنند که نقش تاریخی مردم را به عنوان «صاحبان کشور و انقلاب» یادآور شوند. 
اما چرا پیگیری و روایت این پیوستگی تاریخی تا رسیدن به مسئله انتخابات و صندوق رأی مهم است؟ در پاسخ به این پرسش به نظر بررسی مقطع حدوداً یک سده اخیر و اتفاقات برجسته آن بتواند درک اجمالی را از این مسئله به ما بدهد.  به تاریخ ۱۲۰ سال اخیر ایران نگاه کنید! ببینید کشور در این مدت چه اتفاقاتی را از سرگذرانده و نسبت هر کدام از این وقایع، به حضور و همراهی مردم چه بوده است؟ اشغال کشور در شهریور ۱۳۲۰ را در نظر بیاورید. در همین یک فقره می‌بینیم وقتی مردم نقش آفرین نباشند، به راحتی یک کشور از شمال وجنوب بی هیچ مانع و مقاومتی توسط بیگانگان اشغال می‌شود. 

«خلق تمدن» به تعبیری که امام موسی صدر دارد، یعنی خلق فرهنگ (اندیشه و تفکر و علوم و بعد نرم افزاری) و مدنیت (جلوه های بیرونی و عینی و ملموس) که مبتنی بر الزامات مختلفی است. از جمله مهم ترین الزامات عملی آن در دوره جدید، مشارکت و همراهی و حضور مردم و نخبگان و وجود پشتیبانی های مختلف از سوی دولت ها و نهادهای رسمی است. در این میان افزون بر توجه به ابعاد نظری، فلسفی و دینی این واقعه، داشتن تشکل و سازمان، واجد اهمیت بسیاری است. در واقعه پیاده روی اربعین بیشتر تشکل های موجود، تشکل های مردمی است و اساسا خلق حرکت اربعین یک حرکت مردمی است و تداوم و استمرار آن نیز با وجود و حضور مردم ممکن خواهد شد.

مرز آزادی

 دکتر شریف لک زایی (استاد علوم سیاسی و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
 آزادی در قانون اساسی در موارد متعددی به رسمیت شناخته شده است. طبیعتا در جایی که حکومت دینی جریان دارد و مردم علائق و ارزش های دینی را دنبال می کنند، آزادی یک ضرورت و نشان دهنده مسیری است که جمهوری اسلامی باید طی کند و گفتارهای امام(ره) بویژه در ایام پیروزی انقلاب اسلامی نشان می دهد که ایشان معتقد بودند «دین» و «آزادی» در کنار هم می توانند یک مسیر درست را ترسیم کنند.

اندیشمند انقلابی

زنده‌یاد دکتر عماد افروغ تنها یک دوره‌ به‌عنوان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی برگزیده ‌شد و در آن ایام به‌عنوان ریاست کمیسیون فرهنگی مجلس هم ایفای نقش کرد، چرا که امید بسته بود که حضورش در مجلس شورای اسلامی می‌تواند در حوزه فرهنگ که متأسفانه اغلب مورد غفلت است، مؤثر واقع ‌شود. اما با توجه به اینکه بعد از این دوره، دیگر به‌عنوان نماینده مجلس کاندیدا نشد و با التفات به مجموعه اظهارنظرهای ایشان و فضای اندیشه‌ورزی که در مسیر حیات‌ سیاسی و فعالیت‌های اجتماعی دنبال کرد، به نظر می‌رسد که از ‌سیاستگذاری فرهنگی درست در ایران کمی ناامید شده‌ است.
بعد از این تجربه سیاسی، زیست علمی ایشان به مقدار زیادی از همین دوره سیاست‌ورزی در مجلس شورای اسلامی متأثر شد. زنده‌یاد دکتر افروغ بر این باور بود که «سیاست‌ورزی فرهنگی» در ایران فاقد پشتوانه ‌نظری است به همین دلیل ما بعد از 44 سال هنوز تمام و کمال نتوانسته‌ایم آرمان‌های انقلاب را اجرایی کنیم. به این اعتبار، خود او سعی داشت در این مسیر گام‌های بلندی بردارد و انصافاً هم در این زمینه به «اندیشمندی مؤثر» بدل شد.

انقلاب اسلامی بدون فهم فلسفه صدرایی راه به‌جایی نمی‌برد
 
شریف لک زایی، عضو هیات‌علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
در کمتر از یک‌سال اخیر دو متفکر بسیار توانمند انقلاب اسلامی یعنی دکتر علیرضا صدرا و دکتر عماد افروغ را از دست دادیم که به‌نظر من ضایعه جبران‌ناپذیری است. هر دو از مدافعان انقلاب اسلامی و از کسانی بودند که در باب انقلاب اسلامی فهم فلسفی را تقویت می‌کردند و نگاهی فلسفی به انقلاب اسلامی داشتند. دغدغه هر دو بزرگوار این بود که ارزش‌های انقلاب اسلامی تداوم پیدا کند و این جز از مسیر حکمت و فلسفه و خرد ممکن نبود. 
به‌ویژه دکتر افروغ دغدغه‌ای داشت که تداوم ارزش‌های انقلاب اسلامی بود. این تداوم با توجه به تصریح خود ایشان در برخی گفتار‌ها و نوشتار‌های ایشان، با لحاظ نگاه فلسفی و با تبیین فلسفی از انقلاب اسلامی انجام می‌پذیرد. 

بازخوانی اند‌یشه‌ها

فقد‌ان صد‌اقت و عقب‌ماند‌گی

آنچه د‌ر اد‌امه از نظر می‌گذرد‌ بخش مهمی از یاد‌د‌اشت د‌کتر شریف لک‌زایی، د‌انشیار گروه فلسفه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پیرامون بررسی علل ضعف وعقب‌ماند‌گی تمد‌ن و جامعه اسلامی از منظر امام‌موسی صد‌ر است.

 درآمد

مهم‌ترین و برجسته‌ترین عنصر مورد بحث در حکمت سیاسی متعالیه، انسان است. در واقع، همۀ مباحث حول انسان درگرفته و زوایای مختلف حکمت از منظر انسان و برای انسان طرح شده و بسط یافته است. در این میان، عنصر حرکت ارادی، وجه بارز چنین انسانی است که می‌تواند منشأ اثر و تحول در جامعه بشود. انسان با بهره‌مندی از عنصر پویای حرکت- که ملاصدرا آن را با عنوان حرکت جوهری نظریه‌پردازی کرده است- به دنبال ساختن و ایجاد تغییر در خود و جامعۀ خود است؛ بنابراین، مؤلفه‌هایی همچون: حریت، امنیت، صلح، جهاد، عدالت، قدرت، سعادت و محبت به منظور تحرک‌بخشی به انسان قابل طرح است و ازاین‌رو در پی شدن و ایجاد پویایی و نشاط در جامعه انسانی است. همۀ این مولفه‌ها توسط انسان یا برای انسان انجام می‌شود. در ادامه به طور اجمال به برخی از این مولفه ها پرداخته می شود:

سیاست خوش‌آتیه: حفظ عزت و کرامت مردم شرط تحقق «گفتمان جهادی» است
 
دکتر شریف لک‌زایی
استاد فلسفه سیاسی و هیأت علمی پژوهشکده علوم و اندیشه‌ سیاسی
1«کارآمدی» در معنایی بسیار عام، به نوعی کارآیی و اثربخشی و تأثیرگذاری و رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده است و گفته شده در ادامه مشروعیت و نوعی از مشروعیت تلقی می‌شود. بنابراین از این حیث، واجد اهمیت بسیاری است و نباید دست‌کم گرفته شود. چه بسا حکومتی واجد مشروعیت اولیه یعنی وجه «حقانیت» باشد اما فاقد «کارآمدی» یعنی مشروعیت ثانویه باشد. از سویی ممکن است حکومتی فاقد مشروعیت اولیه باشد اما واجد کارآمدی یعنی مشروعیت ثانویه باشد. بنابراین موضوع «کارآمدی» از هر حیثی می‌تواند اهمیت داشته باشد و مورد تأمل و گفت‌وگو واقع شود.